سؤال هایی که شما باید به من پاسخ دهید
سؤال هایی در ذهن من ایجاد شده که می خواهم شما با نوشتن نظراتتان به من پاسخ دهید. آن سؤال این است که آیا صداو سیما بی طرف است ؟ آیا احمدی نژاد قدرت طلب است ؟ آیا واقعاً اگر موسوی رئیس جمهور شود بی بند و باری ایجاد می شود ؟ پس چرا طرفداران احمدی نژاد دیروز در میدان بهارستان روسری را برداشته و می رقصیدند ؟ آیا واقعا احمدی نژاد به منافع مردم می اندیشد ؟ آیا واقعا او با مردم صادق است ؟ آیا واقعا آمار های او راست است ؟ من فکر می کنم اگر همه چند لحظه بی طرف به این سؤال ها بیاندیشیم از خود خجالت می کشیم که طرفدار احمدی نژاد هستیم یا اگر شما عقیده من را ندارید در نظراتتان مرا متقاعد کنید. حتماً در اسرع وقت با شما ارتباط برقرار خواهم کرد.
تورم بیماری مزمن اقتصاد ایران در سه دهه اخیر بوده است. موفقیت چشمگیر دولت هشتم در نزولی نمودن روند رشد قیمتها و رساندن آن به اندکی بیش از 10 درصد در سال 1384، با سیاستهای نادرست دولت نهم از میان رفت و سیر صعودی قیمتها به اندازهای شد که در سال گذشته (1387) مردم ایران تورم بیش از 25 درصدی را تحمل کردند؛ این به معنای از دست دادن یک چهارم قدرت خرید درآمدهای مردم است. برای مهار این پدیده که آسیبهای اقتصادی و اجتماعی بسیاری را برای ایران در پی داشته است، نخست باید عوامل موثر بر آن را شناخت و آنگاه بر مبنای آن به جستجوی راهحلها رفت. بررسیها نشان میدهد رفتار دولت در سیاستگذاری مالی و اجرای این سیاستها عمدهترین عامل افزایش مداوم قیمت کالاها و خدمات در ایران بوده است.
بررسیها نشان میدهد رفتار دولت در سیاستگذاری مالی و اجرای این سیاستها عمدهترین عامل افزایش مداوم قیمت کالاها و خدمات در ایران بوده است
کوشش برای دستیابی به نرخ تک رقمی تورم هدفی اجتناب ناپذیر برای دولت دهم است. این برنامه برای دسترسی به چنین هدفی طراحی شده است. گرچه سیاست های چند ماهة اخیر دولت و گسترش بیرویه مخارج دولتی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، فارغ از تردیدهایی که در مورد هدف اصلی چنین سیاستهایی به ذهن متبادر میسازد، بر پیچیدگی و دشواری پیگیری چنین هدفی افزوده است. اهم سیاستها و اقدامات دولت دهم برای مهار تورم عبارتند از:
- انضباط مالی دولت و محدود ساختن کسری بودجه از طریق مدیریت مخارج دولتی
- احیا و تجدید ساختار شورای پول و اعتبار و اقتدار بیشتر بانک مرکزی
- تقویت بنیههای تولید از جمله جهتدهی تسهیلات اعتباری به سمت فعالیتهای مولد و بهبود فضای کسب و کار
- اجتناب از اجرای سیاستهای تورمزا به ویژه در قیمتگذاری کالاها و خدمات دولتی
- اعمال مدیریت تولید محور بر منابع ارزی
- انضباط بخشیدن به حساب ذخیره ارزی
بی نظمی مالی، رفتار دولت را غیر قابل پیشبینی میسازد. این بینظمی موجب عدم ایفای تعهدات دولت به بخش خصوصی و تزلزل بخش خصوصی در ورود فعالانه به عرصة اقتصاد می شود..
باید با تکیه بر اطلاعات حاصل از سنجش محیط کسب و کار، نهادها و سازمانهای مشابه را در سطح کشور بر حسب کارآیی کیفی و هزینهای رتبه بندی نمود.
از جمله مهمترین اقدامات در شرایط کنونی رفع تبعیض میان این دو بخش است.
حمایت از پیوند شرکتهای بزرگ و کوچک
استفاده از دولت الکترونیک برای روانسازی نظام اداری
در جهان کنونی شاهد تحولی عظیم بنام انقلاب انفورماتیک هستیم که اطلاعات یعنی گرانسنگترین سرمایة ملل، از انحصار وابستگان به قدرت خارج و به طور برابر در اختیار همگان قرار گرفته است.
پس از پایان جنگ تحمیلی و در دو مقطع سالهای نخست دهه¬ هفتاد و سپس در ابتدای دهة هشتاد خیزشی برای بکارگیری این فناوری در کشور ما ایجاد شد که خیزش اول به دلیل اتکاء بیش از حد به شرکتهای دولتی و عدم توجه به بخش خصوصی و خیزش دوم نیز با روی کارآمدن دولت نهم ابتر ماند.
تجربیات جهانی نشان داده است که اکسیر توسعه عموم کشورهای جهان نظیر مالزی ، هند و کره، فناوری اطلاعات و ارتباطات بوده است و ما اطمینان داریم جمهوری اسلامی ایران با توانمندیهای انسانی و سرمایههای اجتماعی- فرهنگی و دینی بینظیر خود می تواند طرحی نو از کارآمدی و رشد را در جهان با استفاده از این سرمایهها وفناوری اطلاعات ترسیم کند.
بدون جریان آزاد اطلاعات و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات موارد زیر بیمعنی و شعارهای غیرعملی خواهد بود:
- سخن گفتن از آزادی بیان بدون توجه به گسترش زیرساختهای ارتباطی وگسترش دسترسی همهجانبه مردم به اطلاعات
- مبارزه با فساد مالی و ایجاد شفافیت در فعالیتهای دولتی بدون برخورداری از نظام اداری کارآمدو چابک مبتنی بر فناوری روز
- کاهش ترافیک و سفرهای غیرضروری ،آلودگی هوا در شهرها و تصادفات جادهای
-افزایش بهرهوری در صنعت و کشاورزی و خدمات،
چگونه میتوان از اعتماد مردم به کارکرد نهادهای حکومت سخن گفت در حالی که میلیونها پرونده در بخشهای مختلف اداری واجرایی مفتوح بوده و مردم اسیر بوروکراسی و رفت وآمد آزاردهنده بین ادارات برای حل مشکلات خود هستند ولی در بسیاری از کشورها سالهاست با استفاده از فناوری اطلاعات اینگونه معضلات به حداقل خود رسیدهاند؟
اقتصاد سیاسی ایران، اقتصادی رانتی است که استفاده از فناوری اطلاعات و بکارگیری کارکردهای متنوع آن میتواند در شفافسازی فعالیتهای اقتصادی و ایجاد اقتصاد عادلانه کمک شایانی بنماید.
دولت دهم تمام اهتمام خود را بکار خواهد برد تا عقبماندگیهای ساختاری کشور را با بهرهگیری از امکانات علمی- فنی کشور، توانمندی های شرکتهای بخش خصوصی و جوانان و نخبگان فعال حوزه فناوری اطلاعات جبران کند.
از این منظر رئوس برنامههای زیر برای نیل به اهداف عالی انقلاب و کشور مدنظر است:
1- توجه ویژه به محوریت فناوری اطلاعات در برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به منظور ارتقاء بهرهوری و رشد اقتصادی و ابزار توسعه
2- توسعه بسترهای دسترسی به ارتباطات و اینترنت از طریق
1-2- فراهم نمودن امکان دسترسی رایگان آحاد مردم به اینترنت از طریق خطوط تلفن در سراسر کشور
2-2- ارائه خدمات اینترنت پرسرعت برای کلیه کاربران اعم از خانگی و غیرخانگی
3- عملی نمودن آرمان تکریم ارباب رجوع وکرامت انسانی شهروندان با حمایت همه جانبه از عرضه خدمات اداری، تجاری، بانکی و اجتماعی در محیط اینترنت
4- تغییر رویکرد به مقوله فیلترینگ در اینترنت به منظور تأمین آزادی بیان و حفظ حریم شخصی افراد و ملاحظات فرهنگی و اجتماعی، بارور ساختن نوآوری جوانان و نخبگان و به ویژه توسعه شبکههای اجتماعی، گروههای مجازی و نهضت وبلاگنویسی که نقش مهمی در افزایش سهم خط فارسی و تولید نوآوری در محیط سایبر داشته است.
5- فراهم نمودن فرصت برابر برای آحاد مردم در دسترسی و استفاده از اطلاعات و داده¬های موجود در بخش¬های مختلف دولت از طریق پایگاههای اطلاعرسانی اینترنتی که به مثابه یک ثروت ملی است.
6- توسعة اشتغال دانش محور از طریق حمایت از تبدیل فعالیت¬های اقتصادی و اجتماعی سنتی به فعالیت¬های فناورانه
7- زنده نگه داشتن زبان و فرهنگ فارسی از طریق کمک به اشاعه آن در محیط دیجیتال
8- استفاده از دانش و تجربیات جهانی با توسعه روابط بین¬الملل و همچنین جلب مشارکت نخبگان ایرانی خارج از کشور.
9- تقویت نهادها و بنیان علمی-پژوهشی کشور و ارتقاء صنعت فناوری اطلاعات ایران در عرصة رقابت جهانی.
برنامه جلوگیری از اتلاف منابع عمومی با اصلاح نظام بودجه ریزی
نظام معیوب بودجهریزی یکی از عوامل اتلاف منابع گسترده در اقتصاد ایران است. برای مهار فساد، افزایش اثر بخشی بودجه دولت و بهبود شاخصهای کلان اقتصادی، باید نظام بودجه ریزی اصلاح شود. نگاهی اجمالی به برخی از شاخصها می تواند گوشه ای از معایب نظام بودجهریزی ایران را روشن سازد:
- بودجه عمومی کشور در طی یک دهه (1388 – 1377 ) بیش از 10 برابر شده است، بدون اینکه تغییر محسوسی در میزان و کیفیت خدمت دولت به شهروندان ایجاد شده باشد.
- میزان استفاده از درآمدهای نفتی طی بودجههای سنواتی از حدود 16 میلیارد دلار در سال 1380 به بیش از 41 میلیارد دلار در سال 1388 رسیده است بدون اینکه تغییر محسوسی در نرخ بیکاری ایجاد شده باشد.
- سالانه بهطور میانگین حدود یک سوم از اعتبارات بودجه در ردیفهای متفرقه (یعنی بدون برنامه از پیشتعیین شده) هزینه میشود.
- طرحهای عقب افتاده در طول 87-1381 (طبق برآوردهای بودجههای سنواتی) 79735 میلیارد ریال هزینه به بودجه عمومی تحمیل کرده است، معادل 43 کل اعتبارات تخصیصیافته به طرحهای عمرانی در سال 1387 و تقریباً معادل کل اعتبارات طرحهای ملی سال 1384 است.
- سالانه بهطور میانگین 56 درصد طرحهای عمرانی در طول سالهای87-1381 به موقع به بهرهبرداری نمیرسند.
- سرمایه راکد در طرحهای عمرانی ملی (جدای از طرحهای استانی) در حال حاضر 497 هزار میلیاردریال است.
- بطور متوسط سالانه تنها 74 درصد از اعتبارات طرحها عمرانی در طول دوره 87-1376جذب شده اند. یعنی سالانه حدود یک چهارم عملیات این طرحها، به عملیات سالهای بعد افزوده میشود.
- جایگاه طرحهای عمرانی دستگاهها در فرایند رسیدن به اهداف دستگاههای اجرایی مشخص نیست.
در ابتدای دولت نهم، بحث اصلاح نظام بودجه ریزی از جمله تحقق بودجهریزی عملیاتی با جار و جنجال فراوان مطرح گردید. اما به جای اجرای صحیح آن، به طرح شتاب زده و شعار گونه آن بسنده شد و با تعویض مکرر مدیران سازمان مدیریت و نیز انحلال این سازمان، بودجهریزی عملیاتی عملاً فراموش شد.
اصلاح نظام بودجه ریزی براساس اصول و سیاستهای زیر باید در دستور کار دولت دهم قرار گیرد:
- احیا و بازسازی سازمان مدیریت و برنامهریزی
- بازبینی ماموریت دستگاهها و برنامههای راهبردی آنها
- احصاء قوانین و دستورالعملهای مرتبط و ارائه پیشنهادهای لازم جهت آمادهسازی بستر قانونی بودجهریزی عملیاتی
- تنظیم دستورالعملهای لازم جهت تعریف و تصویب شاخصهای عملکرد درحوزه دستگاهی وکلان با ویژگی مشخص و اصلاح و یا تکمیل آنها
- استقرار سیستمهای حسابداری جهت دستیابی به حسابداری قیمت تمامشده
- شناسایی و آموزش نیروهای ویژه در دستگاهها به عنوان هسته مرکزی و آموزش فرآیند دقیق استقرار بودجهریزی عملیاتی
- استقرار سیستم مدیریت عملکرد و پیشبینی سیستم گزارشگیری از نتایج حاصله
- استقرار بودجه عملیاتی با توجه به رویکرد انتخابی
- گردآوری و انتشار اطلاعات مربوط به طرحهای عمرانی شرکتهای دولتی
- احیای کمیته ماده 32 قانون برنامه چهارم توسعه در خصوص طرحهای جدید که برغم کارآمدیاش، متاسفانه دولت نهم آن را منحل کرده است.
- اولویت بندی طرحهای ناتمام
- تمرکز زدایی در اجرای طرحهای عمرانی و اعطای اختیار به شورای برنامهریزی استانها و شهرداریها
وضعیت فعلی مصرف انرژی در ایران بسیار نامطلوب است و مقایسه میزان انرژی مصرفی با سایر شاخصهای اقتصادی کشور بر این مسئله تأکید دارد. شاخص شدّت انرژی در ایران حدود سه برابر متوسط جهان است که اهمیت و ضرورت سیاستهای کنترل مصرف را بخوبی آشکار میسازد. ارزش انرژی مصرفی کشور با توجه به قیمتهای فعلی نفت (حدود 50 دلار) بیش از 77 میلیارد دلار در سال است. ارزش صرفهجویی 20 درصدی انرژی که در یک برنامه دو تا سه ساله قابل تحقق است، بیش از 15 میلیارد دلار در سال خواهد بود و البته ظرفیت صرفهجویی بسیار بیشتر از آن است. کشورهای صنعتی، طی چهار دهة اخیر سیاستهای گستردهای را برای کنترل مصرف و مدیریت تقاضای انرژی بکار گرفته اند که نتیجة آن کنترل مصرف و تغییر مسیر شاخص شدت انرژی بوده و دستاوردها و تجربیات آنها در اختیار است.
در ایران باید پروژههای فراوانی را در بخشهای مختلف اقتصادی برای بهینهسازی مصرف انرژی تعریف کرد که اغلب آنها از محل صرفهجویی حاصله (البته به قیمتهای بینالمللی) به سرعت سرمایه خود را باز می گردانند. کافی است دولت بپذیرد و تضمین کند که انرژی آزاد شده حاصل از پروژهها و سرمایه گذاریهای اقتصادی در بهینه سازی انرژی را حداقل تا زمان بازگشت سرمایه و سود مناسب به قیمتهای منطقهای خریداری خواهد نمود. این پروژهها موجب کاهش آلایندهها و نیز گسترش کسب و کار و ایجاد فرصتهای شغلی میشوند. البته دولت باید اصلاح الگوی مصرف انرژی را از خود آغاز کند.
نگرانی مردم و خصوصا اقشار ضعیف از بالابردن ناگهانی قیمت انواع سوخت قابل درک است. اصلاح قیمتهای انرژی به صورت تدریجی و در قالب یک برنامه زمانبندی باید اجرا شود. بدون این برنامه، اصلاح قیمت انرژی کاری نادرست است.
این راهحل، منابع انرژی هرچه بیشتری را برای صادرات آزاد میکند . امکان جذب همکاریهای فنی و تخصصی و نیز سرمایهگذاریهای خارجی در این زمینه به خوبی وجود دارد. گسترش فرهنگ بهرهوری نیز از مزیتهای این طرح است. اقدامات اجرایی دولت دهم برای عملی ساختن این طرح عبارتند از:
-طراحی سازوکار اجرایی برای تضمین بازگرداندن منافع اجرای پروژههای مربوط
- کمک به تأسیس شرکتهای خدمات مشاورهای و ممیزی و نیز خدمات انرژی
- تقویت سازمانهای موجود در زمینه بهرهوری انرژی و ارتقای جایگاه آنها.
- کمک به تدوین استانداردهای انرژیبری تجیهزات و فرآیندهای مصرف کننده انرژی.
- موظف کردن دستگاههای دولتی به برنامهریزی برای دستیابی به استانداردهای کارآی انرژی.
علاوه بر تدوین برنامه عملیاتی برای اجرای سه اصل فوق، هفت برنامه مستقل برای خروج از رکود و بهبود توزیع درآمد، و افزایش اشتغال ارائه شده است. این برنامهها عبارتند از:
1- برنامه از میان برداشتن فقر مسکن و اجرای اصل سی و یکم قانون اساسی
2- طرح تبدیل صنعتنفت به موتور محرکه اقتصاد کشور
3- برنامه بهبود فضای کسب و کار
4- برنامه دولت الکترونیک به منزلة ابزاری برای تحقق عدالت، آزادی و افزایش کارایی
5- برنامه جلوگیری از اتلاف منابع عمومی با اصلاح نظام بودجه ریزی
6- برنامه اصلاح الگوی مصرف انرژی
7- برنامه مقابله با تورم
برنامه از میان برداشتن فقر مسکن و اجرای اصل سی و یکم قانون اساسی
داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند، به خصوص روستا نشینان و کارگران، زمینه اجرای این اصل را فراهم کند.
(اصل سی و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران)
حذف همه اشکال فقر از حقوق مصرح مردم در قانون اساسی است. دولت باید با توجه به محدودیتهای مختلف در جهت تأمین نیازهای اساسی مردم و با هدف اجرای کامل قانون اساسی برنامهریزی نماید . با توجه به ابعاد فقر و ریشههای شکلگیری آن، بخش مسکن در برنامه اقتصادی "دولت امید" به عنوان اولویت نخست تأمین نیازهای اساسی مردم و خروج از رکود کنونی برگزیده شد.
"دولت امید" قصد دارد با بسیج نیروهای سازمانی و مالی خود گام بلندی در حل مشکل مسکن بردارد.
بهای متوسط یک مسکن متعارف در شهرهای بزرگ ایران به بیش از 10 برابر درآمد متوسط یک خانوار شهری رسیده در صورتی که حد متوسط آن در جهان 5 برابر درآمد سالانه است. سنگینی بار هزینة مسکن باعث بالا رفتن شدت و مدت کار سرپرستان خانوار از یک سو و کاهش سایر هزینههای ضروری، از جمله اضطرار در کاهش دادن هزینههای خوراک و پوشاک و ... است. در بسیاری از کشورهای جهان افراد با ذخیره کردن حداکثر 30 درصد از درآمد ماهانه خود و ظرف 10 تا 15 سال میتوانند صاحب خانه شوند. "دولت امید" قصد دارد با بسیج نیروهای سازمانی و مالی خود گام بلندی در حل مشکل مسکن بردارد. تحول در بخش مسکن نه تنها برای کاهش فقر و تأمین یکی از نیازهای اساسی مردم باید مورد توجه قرار گیرد بلکه در شرایط رکود کنونی این ضرورت مضاعف شده است. در شرایط کنونی که قیمت نفت کاهش یافته است ارزبری اندک از مزیتهای بزرگ این بخش محسوب میشود. در برنامه کنونی، سیاستهای مؤثری برای تحول در بخش مسکن دیده شده است. اهم این سیاستها عبارتند از :
- تأمین مسکن کارگران، فرهنگیان وکارمندان دولت
- اختصاص مالیات برمستغلات و املاک برای نوسازی شهرها
- تصحیح در مسیر طرح مسکن مهر و اجرای صحیح آن تا رسیدن به نتیجه
- استفاده از ظرفیت خالی شهرهای جدید
- ارتقاء شرایط زیستی در سکونتگاههای غیر رسمی به همراه اتخاذ سیاستهای مناسب برای جلوگیری از رشد این مناطق
- ایجاد صندوق اعتباری برای تأمین یا بهسازی مسکن
- کارآمد سازی نظام تأمین مالی مسکن و رشد ابزارهای مالی
- سیاستهای با ثبات اقتصاد کلان و هم پیوند با رشد پایدار بخش مسکن
- ایجاد ثبات در جریان تولید مسکن
طرح تبدیل صنعت نفت به موتور محرکه اقتصاد کشور
ایران با در اختیار داشتن بیش از 100 میدان هیدروکربوری، حدود 17 درصد از ذخایر گاز و بیش از ده درصد از ذخایر نفت جهان
از جایگاه ممتازی برخوردار است که مزیت اقتصادی ویژهای را برای کشور فراهم میآورد. ما نتوانستهایم تاکنون به خوبی از این مزیت استفاده کنیم. صنعت نفت که یکصد سال از عمر آن میگذرد هنوز نتوانسته است با پیکره اقتصاد ملی تعامل و ارتباط لازم را برقرار کند. دهها میلیارد دلار در صنعت نفت سرمایهگذاری شده و دهها میلیارد دلار دیگر نیز باید در دهههای آتی سرمایهگذاری شود. آیا چنین موقعیتی ایجاب نمیکرد و نمیکند که به نوعی همه بخشهای صنعتی و اقتصادی کشور حول صنایع نفت توسعه یابند؟ کشورهایی که سابقهای بسیار کمتر از ما در این صنعت دارند با استفاده از مزیت داخلی خود اینک به صادرکننده کالاها و خدمات آن تبدیل شدهاند، این در حالی است که ما همچنان نیازمند آنها هستیم. آیا زمانیکه یک پروژه بزرگ هیدروکربوری تعریف میشود، این پروژه برای کالاها و خدمات دیگر صنایع و بخشهای مختلف داخلی تقاضای بیشتری ایجاد میکند یا برای شرکتهای خارجی؟ رسالت ایجاد تعامل میان بخشهای مختلف صنعتی و اقتصادی، تنها وظیفة صنعت نفت نیست، بلکه فراتر از آن و در حوزه وظایف دولت است.
رسالت ایجاد تعامل میان بخشهای مختلف صنعتی و اقتصادی، تنها وظیفة صنعت نفت نیست، بلکه فراتر از آن و در حوزه وظایف دولت است
صنعتنفت ایران از ابتدا در تعامل با اقتصاد و صنعت و بخش خدمات کشور توسعه نیافته است. نفت باید در پیوند با فرایند توسعة ملی درآید. اگر جهتگیری همه بخشها و نظام آموزشی کشور قبل از هر چیز در مسیر تأمین نیازهای صنعت نفت قرار گیرد، سرمایهگذاری در این صنعت تقاضای گستردهای را برای بخشهای مختلف کشور و نیز اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی و نیروی کار، ایجاد خواهد کرد و به این صورت مردم جنبة مثبت و مولد نفت را در زندگی خود حس خواهند کرد. تحقق این هدف، مشارکت همگانی و ملی را در جهت تبدیل این مزیت نسبی به مزیتی رقابتی در سطح جهانی میطلبد و دولت از این همکاری عمومی در این زمینه حمایت خواهد کرد. نفت باید نه از طریق رانت افزایش دهنده مصرف بلکه از طریق ایجاد اشتغال و فرصتهای تأسیس بنگاه و تحریک تولید، در زندگی مردم اثر کند و باید شرایطی را هدف گرفت که صادرات دانش، کالا و خدمات مربوط به صنایع نفت، جایگزین صادرات نفتخام شود، تولیدات و خدماتی که هم از بازار بزرگ داخلی و هم از بازار گسترده جهانی برخوردار هستند و بیشترین مزیت را برای توسعه دارند.
برای وارد شدن کشور به تمام زنجیره ارزش نفت و گاز اقدامات زیر انجام خواهد شد:
- تدوین برنامه جامع و بلند مدّت توسعة ذخایر نفت و گاز کشور و صنعت نفت
- گسترش زنجیرة ارزش و تأمین حلقههای مفقوده آن
- تطبیق تواناییهای داخلی با زنجیره ارزش و نیازهای صنعت نفت
- رفع تبعیض میان عرضه کنندگان داخلی و خارجی خدمات و تجهیزات صنعت نفت
- صدور کالا و خدمات در بخش نفت
- ثبات و تداوم در سیاستها و بهبود فضای کسب و کار در صنعت نفت و صنایع مرتبط
برنامه بهبود محیط کسب و کار
بهبود محیط کسب و کار در جهان امروز، شناختهترین سیاست برای رفع مشکل بیکاری و فقر است. در برنامه اقتصادی "دولت امید" نیز بهبود محیط کسب و کار کشور به عنوان یک راهبرد اساسی در حل مشکلات اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است. مهمترین اجزای محیط کسب و کار که بر صاحبان حرف و صنایع هزینه تحمیل می کند عبارتند از :
- محیط سیاسی پر تنش در عرصه داخلی و خارجی
- تحریمهای یکجانبه و چند جانبه مالی و اقتصادی بینالمللی
- عدم ثبات در اقتصاد کلان (شامل بی ثباتی سیاستهای پولی، مالی و تجاری)
- پایبند نبودن دولتهای به وعدههای خود در قبال بخش خصوصی
- وجود قوانین، بخشنامهها و آییننامههای همپوشان و متعارض
- تصمیمگیریهای خلق الساعه و غیرکارشناسی که برنامهریزی را غیر ممکن میسازد
- بازارهای مالی توسعه نیافته و دشواری تأمین مالی پروژهها
مطالعات تجربی نشان میدهد که هزینههای محیطی میتواند 20 تا 30 درصد از هزینههای تولید را افزایش دهد. از همین رو بزرگترین خدمت دولت به صاحبان کسب و کار و در واقع آحاد ملت ایران، کاهش هزینههای محیطی از طریق تحول اساسی در محیط کسب و کار است.
اهم سیاستهای "دولت امید" برای بهبود فضای کسب و کار عبارتند از:
از آنجا که تشکلها (اتحادیهها، انجمنها و اصناف) از بازیگران اصلی در عرصة اقتصاد هستند و میتوانند در بهبود محیط کسب و کار نقشی تعیین کننده ایفا کنند باید مشکلات خود را دسته بندی نموده و برای بهبود محیط کسب و کار برنامههای مشخصی داشته باشند و از دولت خواهان اجرای برنامة بهبود شوند. البته در این میان گوش شنوا در بخش دولتی و استقبال از پیشنهادات بخش خصوصی شرطی لازم است.
اگر بخواهیم بخش خصوصی نقشی مؤثر در بهبود محیط کسب و کار و ایجاد فضای مساعد کارآفرینی ایفا نماید باید استقلال آنها تأمین شود.
اندازه گیری زمان و مراحل انجام امور اداری
لازمة بهبود محیط کسب و کار جمعآوری و دستهبندی اطلاعات در مورد کیفیت و هزینه خدمات دولتی است با تأسیس یک مرکز سنجش میتوان کیفیت زمان و مراحل انجام امور اداری را در ایران اندازهگیری نمود.
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
انتخابات، ایام امید و فرصتی برای تصحیح مسیر است، مردم همه به امید آیندهای بهتر برای خود و فرزندانشان پای صندوقهای رأی میروند.
در این ایام نامزدها و حامیان آنها باید به زبانی ساده به مردم بگویند که برای حل مشکلات آنها چه راه حلی دارند و تفاوت راهحل آنها با برنامههای پیشین و برنامة سایر نامزدها چیست. برنامة اقتصادی پیوست همانند همة برنامهها در اصل بناچار متنی فنی دارد و این مقدمة کوتاه میخواهد خلاصهای از آن را به زبانی سادهتر بیان کند.
از دیدگاه این برنامه، اصل اول و کلید حل مشکلات اقتصادی ایران اصلاح قوه مجریه و باز تعریف دولت است. در این برنامه، بجای احالة امور به آنچه از اختیار رئیس قوه مجریه بیرون است، نقطة شروع تحول در خود قوة مجریه و اصلاح نظام اداری آن دیده شده است. این برنامه معتقد است که با تحول در قوه مجریه یکی از گلوگاههای اصلی اقتصاد ایران گشوده میشود. وضعیت کنونی قوه مجریه و نظام اداری ایران تأثیر تمامی سیاستها را بسیار محدود ساخته است.
می توان فهرست بلندی از کاستی های قوة مجریه و نظام اداری ارائه داد، که مهمترین آنها عبارتند از:
- قانون گریزی
- شفافیت ناکافی
- تمرکز بیش از اندازه
- بی انضباطی مالی
- کمبود کارآیی
تنها در مورد یکی از این کاستی ها، یعنی عدم شفافیت کافی می توان نشان داد که. قانون نظام اداری ایران پنهانکاریهای فراوانی دارد. در حال حاضر، بسیاری از معاملات دولتی که ارزش آنها نزدیک به 30 درصد تولید داخلی است، غیرشفاف صورت میگیرد، با دولت الکترونیک میتوان خریدهای دولتی را شفاف و از فسادهای احتمالی جلوگیری کرد.
اصل اول و کلید حل مشکلات اقتصادی ایران اصلاح قوه مجریه و باز تعریف دولت است.
اقتصاد ایران بر دوش نفت بنا شده است و در صنعت نفت نبود شفافیت بیش از سایر بخشها زیانبخش است. قراردادهای نفتی به مجلس نمیآیند و نمایندگان مردم از آنها بیاطلاعند. شفافیت در قراردادهای نفتی، جذب سرمایههای داخلی و خارجی را آسان میسازد و میتواند از اتلاف منابع بسیار هنگفت در بخش نفت و خالی شدن مخازن مشترک ایران به نفع همسایگان جلوگیری کند.
هر چند اصلاح قوه مجریه آرمان تازه ای نیست اما تاکنون اصول صحیحی برای این اقدام حیاتی برگزیده نشده است. برخی با این توهم که می توان با خودکامگی و سرکوب نهادهای کارشناسی و تجمیع قدرت در دست مدیران ارشد مشکلات قوه مجریه را حل نمود، دست به اقداماتی زده اند که آثار تخریبی آنها روز به روز بیشتر آشکار می شود.. برخی دیگر نیز تنها راه حل را در کوچک سازی دولت می بینند . اما دیدگاه خودکامگی، نادرست و ویرانگر و دیدگاه کوچک سازی، ناکافی و بدون ارائة جایگزین ها، بحرانساز است. علاوه بر کوچکسازی باید از اصول حاکمیت قانون، عدالت، شفافیت، تمرکززدایی، مشارکت پذیری و احیای نظام کارشناسی برای اصلاح قوه مجریه در ایران یاری گرفت. برنامه باز تعریف دولت و قوه مجریه به صورت مستقلی ارائه شده است.
اصل دوم در برنامه دولت امید، تحول در جایگاه بخش خصوصی و ارتقای آن در نظام تصمیمگیری کشور است. تشکلهای مدنی از جمله اتحادیههای کارگری و کارفرمایی باید همکار و شریک دولت شوند. در شرایط کنونی بخش خصوصی جایگاه چندانی در سیاست گذاری و برنامهریزی اقتصادی در ایران ندارد. دولت بدون مشارکت بخش خصوصی مقررات را وضع و برنامههای اقتصادی را تدوین میکند و بخش خصوصی غایب بزرگ در صحنة تصمیمگیری اقتصادی کشور است. در چنین نظامی است که دولت و کارشناسان آن از دانش و تجارب بخش خصوصی بی بهره می مانند. این الگو باید در ایران متحول شود و دولت باید فضا را برای حضور بخش خصوصی باز نماید. بخش خصوصی نیز باید خود را برای حضور فعالتر در ساختار تصمیم گیری کشور آماده ساخته و برای ایفای این نقش، منافع بلند مدت کشور را مد نظر خود قرار داده و بداند که منافع اش در گرو ایران توسعه یافته است. همچنین باید منافع کوتاه مدت خود را در راستای تحقق این آرمان، یعنی ایران توسعه یافته جستجو نماید. بخشی نگری و نگرش کوتاه مدت در بخش خصوصی مخل این مسئولیت و نقش جدید است.
اصل دوم در برنامه دولت امید، تحول در جایگاه بخش خصوصی و ارتقای آن در نظام تصمیمگیری کشور است.
ارتقای حضور بخش خصوصی اصل مهمی است که باید در همه بخشهای کشور حاکم گردد. این اصل فرابخشی به دگرگونی ساختار تصمیم گیری کشور منجر خواهد شد. حضور بخش خصوصی ضامن استمرار بیشتر سیاست های اتخاذ شده است. اگر در کشورهای دیگر شاهد آن هستیم که با تغییر دولت، سیاستهای محوری دگرگون نمیشوند به این دلیل است که اولاً آن سیاستها با مشارکت بخش خصوصی تدوین شده اند و ثانیاً بخش خصوصی به عنوان یک نیروی اجتماعی از سیاستهای مصوب دفاع می کند.
اصل سوم تقویت بنیادهای اخلاقی و حفظ تعادلهای اجتماعی است. امروزه بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که پیگیری منافع شخصی در چارچوب اصول اخلاقی میتواند به حداکثر شدن منافع جمعی منجر شود. نفع شخصی خارج از اصول اخلاقی افراد را به فرصتطلبی سوق میدهد. اگر پیرامون خود شاهد سوءاستفاده از اموال عمومی، رشوهخواری، اختلاس و ... هستیم همگی نشان از تضعیف بنیادهای اخلاقی دارد.
در دولتها از چند طریق بنیادهای اخلاقی سست می شود. نخست آنکه دولت از فساد در حکومت پیشگیری نکند و با
رفتارهای غیرقانونی و غیراخلاقی مجوز تجاوز به حریم عمومی و اخلاقی را صادر نماید. دوم آن که، با محروم شدن بخشی از جامعه از مواهب رشد اقتصادی، به روح جمعی و تعلق خاطر همگانی آسیب وارد شود. از افرادی که احساس کنند سیاستگذاران به آنها اعتنایی ندارند و به نوعی به حاشیه رانده شدهاند نباید انتظار رفتارهای اخلاقی داشت، سوم آنکه، الگوهایی از پیش تعیین شده بر جامعه تحمیل شود و سنتهای موجود ویران گردد. تحمیل الگوها بدون نقد و گفتگوی عمومی و بدون پذیرش اکثریت جامعه، کشور را دچار اختلال فرهنگی و عدم تعادل در رفتارها میسازد.
حفظ و تقویت بنیادهای اخلاقی جامعه یک اصل اساسی است که باید در همه سیاستهای اقتصادی آن را رعایت نمود. این اصل تحت عنوان پایداری تعادلهای اجتماعی در فصول مختلف برنامه آمده و مصادیق آن نشان داده شده است. حفظ و استحکام تعادلهای اجتماعی، اصل حاکم بر همه سیاستهای اقتصادی خواهد بود. برای حفظ تعادلهای اجتماعی باید در جهت کاهش رویههایی که به بی عدالتی دامن می زنند و موجب گسترش فقر می گردند تلاش نمود. متاسفانه اشکال مختلف فقر در جامعه ایران به صورت گستردهای مشاهده می شود. بسیاری از مردم از داشتن نیازهای اولیه محروم هستند. امید می رود با تحول در صنعت نفت کشور و مدیریت هزینههای دولت منابع لازم برای فقرزدایی در ایران تامین شود. دولت براساس اصول قانون اساسی، خود را موظف به تأمین نیازهای آحاد جامعه ایران می داند. با توجه به ابعاد گوناگون فقر، در این برنامه، به دلایلی که گفته خواهد شد، کاهش مشکل مسکن و اجرای اصل سی و یکم قانون اساسی و نیز مهار تورم، اصلیترین سیاستهای دولت در زمینه فقرزدایی خواهد بود.
اصل سوم تقویت بنیادهای اخلاقی و حفظ تعادلهای اجتماعی است. امروزه بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که پیگیری منافع شخصی در چارچوب اصول اخلاقی میتواند به حداکثر شدن منافع جمعی منجر شود.
اعتقاد ما بر این است که اجرای سه اصل فوق به تحول اساسی در همه بخشهای اقتصادی ایران منجر میشود و بدون اجرای این سه اصل سیاستهایی مانند جذب سرمایه خارجی، خصوصیسازی و اصلاح قیمتها به درستی اجرا نمیشود و یا در صورت اجرا، بر مشکلات اقتصادی ایران میافزاید.
1- عضو شورای انقلاب اسلامی 1359-1358
2-عضو شورای مرکز ی حزب جمهوری اسلامی 1361-1357
3- رییس دفتر سیاسی حزب جمهوری اسلامی 1360-1358
4- قائم مقام دبیرکل حزب جمهوری اسلامی 1360-1358
5- سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی 1360-1358
6- وزیر امور خارجه 1361-1360
7- نخست وزیر 1368-1360
8- رییس ستاد انقلاب فرهنگی 1360
9- رییس شورای اقتصاد 1368-1360
10- رییس بنیاد مستضعفان 1368-1360
11- رییس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح
12- عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام -1368
13- عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی -1375
14- مشاور سیاسی رییس جمهور 1376-1368
15- مشاور عالی رییس جمهور 1384-1376
16- رییس شورای هنر -1378
17- رییس فرهنگستان هنر -1378
موسوی در دانشگاه تربیت مدرس دروسی چون مسائل ایران و ریشههای انقلاب را تدریس کرده و در دیگر دانشگاه ها نیز به شکل پراکنده تدریس هایی داشته است. از جمله تدریس تاریخ تمدن و فرهنگ و معماری در دانشگاه ملی در سالهای 1357-1354. او در این سالها رساله های بسیاری را راهنمایی کرده که از جمله آنها می توان به این موارد اشاره کرد:
1- مقایسة آرای سیدقطب و دکتر شریعتی استاد راهنما-کارشناسی ارشد
2- مقایسة آرای امام خمینی(ره) و آیتا... نائینی استاد راهنما-کارشناسی ارشد
3- استراتژی امنیت ملی استـاد مشاور-دوره دکتـری
4- کاریزما در مدیریت استـاد مشاور-دوره دکتـری
5- چالشهای مردمسالاری در ایران استاد راهنما-کارشناسی ارشد
6- نفت و سیاست خارجی در دوران پهلوی2 استاد راهنما-کارشناسی ارشد
7- نفت و سیاست خارجی در دهه اول انقلاب استـاد راهنما-دوره دکتـری
8- چرایی به قدرت رسیدن دولت مطلقه نوگرا در ایران استـاد راهنما-دوره دکتـری
9- امنیت ایران در عصر جهانی شدن،چالشها و سیاستها استـاد مشاور-دورة دکتـری
10- توسعة مرکز شهر اردبیل استاد راهنما-کارشناسی ارشد
11- طرح دانشگاه هنر اسلامی تبریز استاد راهنما-کارشناسیارشد
12- دولت رانتیر و جامعه مدنی در ایران (1376-1357) استاد راهنما-کارشناسیارشد
13- تأثیر ایدئولوژی سیاسی بر رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و آفریقای جنوبی استـاد مشـاور-دورة دکتـری
14- الگوی مدیریت تکنوکراتیک و تأثیر آن بر موقعیت طبقة متوسط جدید ایران استاد مشاور- کارشناسی ارشد
15- بستـرهای همکـاری و رقابـت روسـیه و ایالات متحده در آسیای مرکزی استاد راهنما-کارشناسی ارشد
موسوی که در سالهای 58 تا 60 سرمقاله های روزنامه جمهوری اسلامی را می نوشت، آثار مکتوب بسیاری در حوزه فرهنگ و سیاست دارد، از جمله « فرهنگ و واژگان علوم سیاسی در اسلام » انتشارات قلم 1356، «تحلیلی بر دو مفهوم قرآنی» انتشارات قلم 1356، « پنج گفتار دربارة انقلاب و جامعه» تألیف دفتر نشر فرهنگ اسلامی1377-1375
- حزب مشارکت
- سازمان مجاهدین انقلاب
- حزب کارگزاران
- مجمع روحانیون مبارز
-انجمن طراحان گرافیک ایران
حجت الاسلام مجید انصاری، عضو مجمع تشخیص مصلحت
حجت الاسلام سید هادی خامنهای؛
حجت الاسلام سید محمد خاتمی، رییس جمهور پیشین
عاتقه صدیقی، همسر شهید رجایی
عبد الله رمضانزاده، سخنگوی دولت سید محمد خاتمی
ژیلا بدیهیان (همسر سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت) و مهدی همت (فرزند آن عزیز)
فاطمه چهل امیرانی (همسر سردار شهید حمید باکری) و احسان و آسیه باکری(فرزند آن عزیز)
صفیه مدرسی (همسر سردار شهید مهدی باکری)
لیلا زین الدین (فرزند سردار شهید مهدی زین الدین)
حجت الاسلام محمد اشرفی اصفهانی فرزند شهید محراب
آیت الله طاهری اصفهانی، امام جمعه سابق اصفهان
مجید مجیدی کارگردان
میر حسین موسوی برای چه آمد ؟
به گفته خود او :
من میر حسین موسوی فرزند انقلاب بزرگ مردم ایران به صحنه آمده ام چون شرایط فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی را در خطر می بینم. آمده ام تا مدافع آزادی های مسلم و به حق مردم در قانون اساسی باشم. آمده ام تا از کشور دفاع کنم و حامی گردش آزاد اطلاعات باشم. آمده ام تا از آزادی اندیشه و بیان پاسداری کنم و حافظ حریم خصوصی باشم. آمده ام تا روابط بهتری برای ایران در جهان برقرار کنم و زمینه حرمت ایرانیان را در جهان فراهم کنم.
زندگی نامه مهندس میر حسین موسوی
میرحسین موسوی متولد خامنه در سال 1320 است. کاسب زاده آذری سالهای پرافتخاری را پیش و پس از انقلاب در کارنامه کاری خود به ثبت رسانده است. سالهایی که از عالم هنر به سیاست آمد و از سیاست به هنر بازگشت و اینک بار دیگر به عالم سیاست باز گشته است. میرحسین موسوی، اگر چه فوق لیسانس معماری دارد اما بیش از آنکه در عرصه معماری شناخته شده باشد، چهره ای سیاسی است. وی در سال 1348 از دانشگاه ملی آن زمان (شهید بهشتی کنونی) در رشته معماری کارشناسی ارشد دریافت داشته است و از سال 1358 تا کنون عضو شورای انقلاب فرهنگی است.
هر چند او به عنوان آخرین نخست وزیر نظام جمهوری اسلامی ایران (پس از مهدی بازرگان، محمدعلی رجایی، محمدجواد باهنر و محمدرضا مهدوی کنی) پس از اتمام دوره خدمتش در این منصب، عطای سیاست را به لقایش بخشید و به عالم هنر بازگشت.
مهندس موسوی در زمان ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنهای، به نخست وزیری رسید. او همچنین عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی و مدیر مسوول ارگان این حزب بوده است. با نزدیک شدن به انتخابات دوم خرداد، اصلاح طلبان امروزی به فکر حضور ایشان در انتخابات افتادند. به همین دلیل بلافاصله سران جناح چپ به سراغ میر حسین موسوی رفتند.
رایزنیهای ایشان با کارشناسان سیاسی ادامه داشت و امیدواری نزد جناح مذکور به بالاترین حد خود رسیده بود (که حتی روزنامه? سلام، موسوی را نامزد جناح چپ معرفی کرد) که ناگهان در پاییـز ?? موسوی با انتشار بیانیهای انصراف خود را از نامزدی انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد، که در این ارتباط نقل میشود که وی چند روز قبل از انتشار آن بیانیه، با دوستان صمیمی خود مشورتهای آخر را انجام داده و همان مشاوره ایشان را منصرف میکند. بعد از آن به دنبال جانشین موسوی به سراغ خاتمی کم شهرت آن زمان میروند که وقت بسیار کمی برای جناحی که از حاکمیت خارج بود و باید به طور گسترده تبلیغات میکرد، ایجاد شده بود و ازآن طرف هم کمبود امکانات مالی و نداشتن رسانه? فراگیر (به جز روزنامه سلام که در سال ?? توقیف شد)، همه را به پیش بینی شکست نماینده? کم شهرت (به نسبت موسوی) جناح چپ ، سوق میداد که شکست بزرگ جناح راست که قصد یک دست کردن حاکمیت را داشتند، باعث شد. همین حکایت دعوت گسترده از مهندس موسوی در انتخابات ?? هم تکرار شد که باز هم مهندس موسوی از نامزدی سر باز زد و از حضور ملت ایران عذر خواست.
میرحسین موسوی، اگر چه فوق لیسانس معماری دارد اما بیش از انکه در عرصه معماری شناخته شده باشد، چهره ای سیاسی است
او که مدرکش را در بهار سال 48 از دانشگاه ملی (شهید بهشتی) در رشته معماری و شهرسازی اخذ کرد، طرح اداره مرکزی آب و فاضلاب اصفهان را در سال 1348 نوشت و تا سال 50 آن را اجرا کرد. سپس طرح مجموعه کانون توحید را در سال 1350 اجرایی کرد تا آثاری ماندگار در معماری سیاسی ایران برجای گذارد. چرا که کانون توحید چه پیش از انقلاب و چه پس از آن مرکز تجمع سیاسیون منتقد بوده و هست. چه آن زمان که مطهری در آنجا سخنرانی می کرد و چه در سالهای اخیر.
از آثار معماری مهندس معمار در سالهای پس از انقلاب نیز می توان به طراحی ساختمان مزار شهدای هفت تیر، طرح مرکز مطالعات، طرح دانشگاه شاهد، طرح تکیه شهدای اصفهان، طرح بنای یادبود شهید خرازی، طرح مجموعه فرهنگی تجاری بینالحرمین شیراز و طراحی سایت دانشگاه علامه طباطبایی در سالهای دهه دوم اشاره کرد.
همسر او زهرا رهنورد ریاست دانشگاه الزهرا را به عهده داشت. او دانش آموخته علوم سیاسی است با این همه او نیز در عالم هنر دستی دارد تندیس "نرگس عاشقان" ساخته اوست که در میدان مادر (محسنی) در تهران نصب است.
موسوی در دهه های بعد از فعالیت خود کاست تا جایی که ساخت مسجد سلمان فارسی نهاد ریاست جمهوری در سال 1376 تنها نماد فعالیت او در سالهای اخیر است. البته میرحسین در طول این سالها بیشتر به نقاشی روی آورد و چندین نمایشگاه نقاشی انفرادی و جمعی را برپا نمود. 2فرزند نتیجه زندگی مشترک میرحسین موسوی با زهرا رهنورد است.
کمی از دروغ های محمود احمدی نژاد
محمود احمدی نژاد در مناظره با کروبی گفت : تورم وجود ندارد اما صبح روز بعد بانک مرکزی اعلام کرد : تورم 25.4 درصد
« در مناظره با موسوی گفت : زهرا رهنورد مدرک دکتر هم ندارد اما روز بعد رهنورد اعلام کرد : مدرک دکتری من و لیسانس من که مربوط به رشته علوم سیاسی است موجود است.
محمود احمدی نژاد در مناظره با موسوی گفت : 39000 دروغ در ورزنامه ها علیه ما موجود است اما دروغ های وطن امروز درباره 3 کاندیدای دیگر چندین برابر آن است.
محمود احمدی نژاد در مناظره با موسوی گفت : در زمان شما یک روزنامه منتقد وجود داشته و آن را بسته اید. در صورتی که یک روزنامه نبوده و امام با سخنرانی علیه آن آن ها را به سکوت وادار نمود.
محمود احمدی نژاد در مناظره با موسوی گفت : ما روزنامه ای را نبسته ایم. در صورتی که حتی به 7 که مجله سینمایی بود هم رحم نکردند.
محمود احمدی نژاد در سال 85 گفت : مشکل اشتغال 2 – 3 ساله حل می شود. در صورتی که در دولت وی کمتر از 5 نفر به کار رسیده اند.
محمود احمدی نژاد در خرداد 88 گفت : بعضی کشور ها با توجه به مشکلات اقتصادی شان به ما مراجعه می کنند و به استفاده از تجربیات ایران در این زمینه علاقه مندند. در صورتی که کسری بودجه دولت 35.5 هزار میلیارد تومان است.
درود بر شما که با رأی دادن به میر حسین موسوی ایران را سبز کرده و 22 خرداد را به دوم خردادی دیگر بدل می کنید.
تا ابد سبز ، تا انتخاب میر حسین یک یاعلی یک یا حسین
دلیل روی کار آوردن محصولی چه بود ؟
پس از استیضاح کردان محصولی وزیر کشور شد. چرا ؟ وزرای معرفی شده برای وزارت کشور پس از پور محمدی به ترتیب کردان و محصولی بودند. چرا ؟ پر محمدی پس از دوران نچندان کوتاه خود حاضر به تقلب در انتخابات نشد. کردان هم که استیضاح شد. بنابر این احمدی نژاد محصولی را که تمام نیرو های مسلح در اختیار اوست روی کار آورد تا حتی رهبر هم در برابر او سکوت کند. نامه هاشمی به رهبری در سایت تابناک موجود است که او رهبری را تحت فشار قرار داده و اگر رهبر پاسخ وی را ندهد نشان از تهدید های محصولی و احمدی نژاد است که آن ها اگر اراده کنند در مملکت شورش کرده و حکومت را در دست خواهند گرفت و قوانین اسلام و کشور را زیر پا خواهند گذاشت. احمدی نژاد تمام کارکنان وزارت کشور را تغییر داده و از انسان هایی استفاده کرده که حاضر به تقلب در انتخابات شده اند و حتی یک روز سابقه کار در وزارت کشور را ندارند. محصولی با تأکید بر سالم بودن انتخابات مردم را گول می زند. احمدی نژاد هم با تجسس در زندگی دیگران مطالبی پیدا کرده و آن ها را در مناظره ها مطرح می کند که همه آن ها هم دروغ است. وی با دروغ های افسانه ای خود مردم را بلا نسبت خر فرض کرده است. وی دروغ را به جایی رسانده که در چشمان تو نگاه می کند و کاغذ سفید را سیاه می خواند. او در مناظره ها تمام حرف های کروبی و موسوی و رضایی را دروغ خواند و حرف ها و تهمت ها و بی ادبی های خود را حقیقت. آیا واقعا این چنین است. مردم گرانی را لمس می کنند اما وی می گوید گرانی نیست. او در برابر محسن رضایی دکتری اقتصاد از اقتصاد صحبت کرده و تمام حرف های او در رابطه با اقتصاد کشور را دروغ می خواند. او با اینکه در مقابل آیت الله جوادی آملی جریان هاله نور را بیان کرده در برابر کروبی آن را تکذیب کرد. ( به فیلم نود سیاسی مراجعه شود ). در برابر موسوی عکس زهرا رهنورد را روبروی ایشان گرفته و دکتری او را تقلبی می خواند در حالی که کردان رفیق فابریک خودش که وزیر کشور هم بود با مدارک تقلبی لیسانس و فوق لیسانس و دکتری روی کار آمده بود و در دانشگاه ها تدریس می کرد. شما خود قضاوت کنید که آیا رأی دادن به این آدم صحیح است ؟ او نقاشی های دوستانش را در مناظره با کروبی رو کرد. در شب 16 خرداد او تورم را 15 درصد اعلام کرد و صبح 17 خرداد تورم 15 درصدی را بانک مرکزی اعلام نمود. 1 میلیارد دلار این مملکت را به خزانه بر نگردانده است. نزدیک انتخابات حقوق را 100 هزار تومان افزایش داده و منت سر مردم می گذارد در صورتی که پول نفت و حقوق بیشتر از این حرف ها حق مردم است و باید به آن ها داده شود. نزدیک انتخابات هشتاد هزار تومان سود سهام عدالت را می دهد. کسی نیست به او بگوید پول تبلیغاتت از کجا می آید ؟ آیا غیر از این است که پول دولت را برای تبلیغ استفاده می کنی ؟ 3 زن در ماشین پرشیا در خیابان ولی عصر روسری خود را انداخته و دارند می رقصند و عکس احمدی نژاد در دستشان است آن و قت طرفدارانت و خودت می گویید : طرفداران ما محجبه هستند و طرفداران موسوی بی حجاب و یا بد حجاب ؟ طرفدارانت به موسوی رأی نمی دهند زیرا طرفدارانش بد حجاب اند ؟ به موسوی رأی نمی دهند زیرا اگر او بیاید بی بند و باری پیش می آید ؟ میر حسین موسوی نبود که در هشت سال دفاع مقدس کشور را ادراره کرد ؟
درود بر شما که سبز هستید و به کسی که همیشه سبز است رأی می دهید.
22 خرداد دومین دوم خرداد
تا ابد سبز ، یک یا حسین تا میر حسین
به نام او که یاد او آرامش بخش جان هاست
روزی در یک روزنامه فرهنگی ، اجتماعی خواندم که از بهار سال 1998 تا به الآنکه من با شما سخن می گویم در جهان قرن 21 (عصر الکترونیک) ده ها کشور مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفته اند. همچنین در تلوزیون دیدم که یک کارشناس سخن هایی می گفت که گواه بر این دارند. بر اثر این هجوم روزگار مردمان ایران و بسیاری از کشور های دنیا و خاورمیانه سیاه و تباه شده است.
چنین است که امریکا و کشور های تحت سلطه آن کارهایی انجام می دهند و وسایلی درست می کنند که با عقاید ما مطابقت ندارد و ما از آن ها استفاده می کنیم و این بی دینی است و آن ها همین را می خواهند. با ساخت این وسایل نوع تفکر مردم را تغییر می دهند و دیگر احتیاج به اسلحه و تانک و نفربر نیست و همین جنگ روانی برای آن ها کافی است. آن ها مردم را طوری تربیت می کنند که در واقع برده آن ها شوند وزنده زنده خود را از درون تخریب کنند.
تهاجم فرهنگی برای شما در واقع مرگ زیباست و ما در واقع با این زیبایی های تجملی و بی فایده محشور شده و انگار افکار و اعتقادات شما با آن ها یکی است. با این ساختاری که برای ما درست کرده اند تمام افکار و اعتقادات مثبت و صحیح ما را از بین برده اند و ما دیگر در پی انجام کارهای مثبتی که موجب پیشرفت ما می شود نیستیم. امریکایی ها با دادن امکانات فراهم سازی همه چیز برای ما نوع تفکر ما را نسبت به خود عوض کرده و ما را برده خود ساخته است. به تعبیر دیگر ما را بی قید و بند می کند و اعتقادات ما را زیر سئوال می برد.
چند وقت پیش دانمارکی ها که یکی از کشور های تحت سلطه امریکا و نامسلمان و بی دین است کاریکاتور هایی از پیامبر اسلام به تصویر کشیده و ایشان را زیر سئوال برده اند. جامعه با دین و مذهب ، خود را آراسته است و از بین رفتن دین و مذهب یک جامعه و تخریب آن شایسته نیست حال آنکه معصیت بزرگی است. حتی اگر بودایی و ... و دین غیر یکتا پرستی باشد. در سالیان دور ایران و همین کشور های خاورمیانه بهترین محل علم آموزی بوده و تنها کشوری که با این کشور ها رقابت می کرده یونانی ها و مردمی مانند سقراط و.... بوده اند.
همین کشور ها که مورد هجوم امریکا و کشور های پیرو آن قرار گرفته اند مانند فلسطین ، عراق و .... با کمی تلاش و کوشش و کمک کشور های اطراف می توانند امریکا و دار و دسته اش را نابود کرده و به توانایی والایی برسند تا جایی که آن ها حتی با شیوه جدید خود بعنی تخریب فرهنگ و دین و مذهب هم نتوانند فرهنگشان را تخریب کنند.
سخن های این مدرس دانشگاه مرا به خود آورد که چرا باید تلوزیون ، رادیو ، اینترنت و ..... دین و علم و وقت مرا از آن خود کند. تلوزیون را از دو نگاه می توان دید. یک نگاه مثبت که بگوییم در تلوزیون فیلم های مستند و علمی فراوانی پخش شده و بسیاری از دانشجویان و حتی مدرسین دانشگاه ها برای خیلی از مطالبی که در کلاس درس و کنفرانس خود می گویند از آن ها استفاده می کنند. اما در نگاه منفی آهنگ ها و موسیقی های حرام و نامتعارف. قشری که برای علم آموزی از تلوزیون استفاده می کنند خیلی کم تر از قشری هستند که از آن برای حفظ شعرهای مفتضح و چرت و پرت جدید استفاده می کنند. از این و آن خیلی می شنویم که می گویند آلبوم جدید فلان خواننده را از تلوزیون یا اینترنت دانلود کرده ای؟ متاسفانه جوانان ما از تلوزیون مرجعی برای گناه ساخته و همه و همه از آن برای کار های حرام و ... استفاده می کنند که امریکا و کشور های غربی هم همین را می خواهند. اما ما نباید بگذاریم ما را برده خود کنند و اعتقادات و افکار پوچ خود را به ما تحمیل کنند.
ما همیشه می بینیم که جوانان صبج تا شب جلوی تلوزیون نشسته و چشم به آن می دوزند که مبادا یک لحظه فلان سریال را از دست بدهند. همچنین قشر دیگری از جوانان از صبح تا به شب جلوی کامپیوتر نشسته و در اینترنت به دنبال عکس های مفتضح از فلان فوتبالیست یا بازیگر یا ... می گردد و آن ها را در کامپیوتر خود ذخیره کرده و از دیدن آن لذت می برند چه بسا عکس نامحرمی که بی حجاب است در آن باشد. آیا ما که ادعای مسلمانی می کنیم این آیه شریف را خوانده ایم که قرآن می فرماید: مومن کسی است که وقت خود را به چیز های لغو و بیهوده نگذراند. ؟
ماهواره یکی دیگر از نمونه های خیلی خطرناک تهاجم فرهنگی است. در ماهواره خدا و پیغمبر و عصمت 124000 پیامبر و قرآن و نماز و ...... و همه ی اعتقادات ما زیر سئوال می رود. ماهواره هم درون خود موسیقی های بسیار مفتضح تر ، فیلم ها و موسیقی های بد تر از تلوزیون و ... را به طور بسیار فجیع تر نشان داده است.
موسیقی یکی از بخش هایی است که کاملا گناه است و متاسفانه جوانان ما آنقدر غرق در آن شده اند که حتی منکر این می شوند. موسیقی از گذشته مرجع فساد و تباه و پوچی بوده است و کسانی که فکر می کنند به بن بست رسیده اند از آن استفاده می کنند که البته ما می دانیم که فقط در این دنیای فانی هیچی و پوچی معنا دارد اما در جهان آخرت بن بست معنا ندارد و راه برای همه بندگان خوب خدا باز است که تا هر جایی بروند. این بخش در ماشین ها و ... بسیار استفاده می شود. محتوی این موسیقی ها بسیار مفتضح است و همه و همه خواننده ها درباره یک دختری صحبت می کنند که عاشقش بوده اند. به خصوص که صدای موسیقی را چه در ماشین و چه در خانه و ... زیاد کرده و باعث آزرده شدن مردم می شوند. ولی حال دیگر صدای خیلی از آن ها نمی آید و روش نوین تر و نو تری را برای گوش کردن موسیقی برگزیده اند که آن همه بلوتوث و هدست و هندز فیری است. گوش کردن موسیقی با هندز فیری به اتوبوس ها و مترو هم کشیده شده و گاهی دیده می شود که با گوش کردن موسیقی سر هم جلو عقب می شود.
بی حجابی یکی دیگر از معضل های جامعه امروزی است که از غربی ها و اروپایی ها تقلید می کنیم و فقط به راحتی خود و جلب توجه کردن فکر می کنیم و هیچ توجهی به عقاید اسلامی خود نداریم. امروزه خانم های چادری کم کم رو به برداشتن چادر می آورند که نشان دهنده سست بودن پایه دینی ماست. در صورتی که ممکن است همان شخص بد حجاب نماز به جای بیاورد و روزه هم بگیرد.
فیلم ها یکی دیگر از چیز هایی است که امروزه چه در سینما و چه در خانه ها منشا بی حجابی یا ... می باشد و در بعضی فیلم های ایرانی مقدسات ما زیر سئوال می رود که یکی از نمونه های آن جبهه و دفاع مقدس است. فیلم های کمدی با مسخره کردن یک شخص خاص یا یک فرد ناشناس مردم را شاد می کنند که این شادی ها زود گذر است که یکی از نمونه های آن هم سریالی است که در عید سال 1388 و سال 1387 پخش شد. در این نوع فیلم ها بازیگر نقش اول فیلم یک تکه کلامی را تکرار می کند و فکر می کند که خیلی با مزه است و تا مدتی این تکه کلام بر سر زبان مردم افتاده و تا از سر زبان ها بیفتد مدت زیادی طول می کشد. این فیلم ها اکثرا بی هدف ساخته شده و اشخاص برجسته جامعه را مسخره می کنند و به شوخی می گیرند که در بعضی مواقع شخص یا اشخاص مسخره شده اعتراض می کنند یا آن ها هم می نشینند و به خود می خندند.
اما در طرف دیگر فیلم های کمدی خارجی که معمولا در تلوزیون پخش می شود مانند لورل و هاردی و چارلی چاپلین و ... نظر به شخص خاصی ندارند و برای خنداندن مردم هویت اشخاص را به بازی نمی گیرند و اکثرا اتفاقات جالبی در این فیلم ها افتاده و مردم به آن ها می خندند.
اما فیلم های پلیسی یا جناحی که اغلب به آن بکش بکش می گویند و مثلا در هر قسمت یک سریال یک صحنه تکرار می شود و آن هم این است که در اتوبان چند ماشین به هم برخورد کرده و تقریبا همه مجروح می شوند جز همین پلیس ها. اما بعضی از فیلم های پلیسی بسیار جالب و سرگرم کننده هستند و نکات جالب و آموزنده ای در آن ها دیده می شود. بررسی فیلم های جناحی ایرانی بسیار کم لطف است زیرا هنوز ایرانی ها و فیلم سازان تلوزیونی نتوانسته اند از خود فیلمی بسازند و تنها از خارجی ها تقلید می کنند. اما نه از سری دوم بلکه از سری اول تقلید می کنند. اما متاسفانه حتی نمی توانند به خوبی تقلید کنند. اما در نیمه پر لیوان کارگردانان سینمایی کمی بهتر از تلوزیونی ها کار می کنند. البته فقط در فیلم های جناحی. در این گونه فیلم ها یک چیز مشترک است و آن این که همیشه در فیلم ها یا در هر قسمت چند نفر کشته می شود و همین هاست که انسان را سنگدل می کند.همه ی این ها تهاجم فرهنگی است و نشان خصومت دشمنانی مانند امریکا واسرائیل با کشور ما و کشور های امسال ماست.
آری این فیلم ها یک نوع سرگرمی باید باشد اما نه برای ما و امسال ما که با دیدن آن ها نمی توانیم به کار های مهم تری که داریم برسیم و تنها نام یک بازیگر را حفظ باشیم و از حفظ یک بیت از شاعران بزرگ کشورم غافل شویم ، جنایت مخفی در فیلم ها است که حتی در موقع تمام شدن آن ها می رویم و از فلان موسسه سی دی آن را بخریم.
یکی دیگر از چیز هایی که ما را در خود غرق کرده است فوتبال است که اکثر وقت شبکه 3 سیما به آن اختصاص داده شده و نام این شبکه جوان است یعنی به طور غیر مستقیم جوان ها را به آن دعوت می کنند. برای ما هیچ سودی ندارد که بدانیم فلان تیم به فلان تیم گل زد یا نه و فقط وقت خود را تلف می کنیم که تهاجم فرهنگی هم همین است. تهاجم فرهنگی به منظور تخریب فرهنگ و عقاید یک جامعه است که یکی از شاخه های آن وقت خود را به بطالت گذراندن است. همینطور ورزش های دیگر مانند بسکتبال و والیبال و ... که هیچ سودی برای ما ندارند. فوتبال و کلا ورزش پر نشاط است اما حواشی امروزه که برای آن درست می شود که فلان مربی با فلان تیم تبانی کرده کار را خراب می کند. مخصوصا آن که بازیکنان امروز اکثرا به دین اهمیت نمی دهند و دیگر ید تر که ما بنشینیم و بازی یک سری افراد بی دین را تماشا کنیم و به خاطر آن ها به دوست یا بد تر از آن به خانواده خود اهانت کنیم. همه می دانیم که طلا یا نقره برای مرد حرام است. بعضی از این بازیکنان به دست یا گردن خود طلا یا نقره یا ... آویزان می کنند. پس ما داریم بازی چند نفری که بویی از بهشت نبرده اند می بینیم.
تلوزیون را می توان کنترل کرد پس یک راه تهاجم فرهنگی را هم می توان کنترل کرد. تلوزیون جعبه ایست بی تقصیر ما هستیم که مقصریم و آن را وقت و بی وقت روشن می کنیم و به تماشای برنامه های مسخره و مفتضح می نشینیم.
حتی دوستان ما می توانند ما را دچار خیلی از گرفتاری ها کنند مانند موادمخدر ، آهنگ های غیر مجاز و ... و ما باید مراقب باشیم زیرا خطر در کمین است.
اما راه دیگری که شاید در رتبه دوم از نظر فلاکت و بدبختی بعد از ماهواره است کامپیوتر می باشد. کامپیوتر به کلی وسیله ی بسیار خوبی است اما این ما هستیم که آن را بد استفاده می کنیم و طرز استفاده صحیح از آن را نمی دانیم و به همه جای آن سرک می کشیم و می گوییم باید بروم تجربه کنم و از این به بعد دیگر نمی روم که در صورت یک بار رفتن هم به آن معتاد شده و می خواهید هر روز بروید و همه جای آن را ببینید. اینترنت منبع فساد است که می توان از آن هم استفاده های خوب و بد کرد. بعضی ها از اینترنت برای دانلود مطالب علمی لازم دارند. اما بعضی هم از آن برای دانلود عکس ها و آهنگ های نا متعارف استفاده می کنند. امروزه که عصر الکترونیک است کسی که کامپیوتر بلد نباشد بی سواد است و جهان بدون آن هیچ است. زیرا امروزه تقریبا همه اطلاعات توسط کامپیوتر پردازش شده نوشته می شود و برای شخص دیگری فرستاده می شود. امروزه که پیشرفته تر هم شده ، مردم با آن خرید های روزانه ، پرداخت قبض و ... را با آن انجام می دهند. اینترنت برای کسی که اهل علم باشد بهترین مرکز علمی و تحقیقاتی دنیا است زیرا تقریبا همه اطلاعات علمی و ... را می توان در دنیای اینترنت یافت. دنیای به این بزرگی که روز به روز به تعداد وبلاگ ها و سایت هایش افزوده می شود. اینتر نت مانند چاقو است هم می توان با آن کسی را به قتل رساند و هم می توان با آن میوه پوست کند و خورد. اما آیا ما با آن میوه پوست می کنیم یا کسی را به قتل می رسانیم ؟ در نیمه پر لویان اینتر نت می تواند از کتاب هم بهتر و مفید تر باشد زیرا هم دسترسی به آن سریع تر است و هم جدید تر از کتاب است. اما در نیمه خالی لیوان اینترنت بعد از ماهواره بزرگترین مرجع فساد است.
جامعه ما دارد به کلی در دریای بی کران بد بختی غرق می شود و دیگر نمی توان آن را بازگرداند. به قول معروف آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب. یعنی کار از کار گذشته دیگر راه بازگشتی وجود ندارد. ایران یکی از کشور های متمدن جهان است اما حال یکی از کشور هایی است که مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفته و این به دلیل این است که دشمن نتوانسته با زور ما را مطیع خود کند و از راهی وارد شده که به کلی ما را تخریب کند و نگذارد برای خود تصمیم بگیریم و حال همه ما می دانیم که دچار گرفتاری بزرگی شده ایم و زاه نجاتی نداریم مگر زمانی که همه ما منتظر آن هستیم فرا رسد.
به امید آن که جوانان در عرصه های مختلف جهانی موفق و پیروز شوند.